گفت‌وگوی با رامتین شهباز معاون هنر دانشگاه سوره؛

نبود توازن لازم بین آموزش و اشتغال در سینما حاصل دو متولی بودن آن است

معاون هنر دانشگاه سوره و کارشناس سینما گفت: نبود توازن لازم بین آموزش و اشتغال در سینما حاصل دو متولی بودن آن است که باید به نوعی وحدت برسد و البته صحبت‌های اولیه آن انجام شده است. روز ملی سینما امسال با برنامه‌های مختلفی که برای آن تدارک دیده شده به نوعی تبدیل به هفته […]

معاون هنر دانشگاه سوره و کارشناس سینما گفت: نبود توازن لازم بین آموزش و اشتغال در سینما حاصل دو متولی بودن آن است که باید به نوعی وحدت برسد و البته صحبت‌های اولیه آن انجام شده است.

روز ملی سینما امسال با برنامه‌های مختلفی که برای آن تدارک دیده شده به نوعی تبدیل به هفته سینما شده است.
یکی از مهمترین مواردی که سینما از آن تغذیه می‌کند متون آموزشی و تولیدات مرتبط با آن هستند.
از این رو خبرنگار ایکنا با رامتین شهبازی؛ کارشناس سینما، معاون دانشکده هنر دانشگاه سوره و مدرس و مؤلف کتب سینمایی مختلفی نظیر «جستاری در جامعه‌شناسی فیلم» گفت‌وگویی انجام داده که در ادامه با آن‌ همراه می‌شویم.
در هفته سینما به سر می‌بریم. به این بهانه می‌خواهیم ارزیابی اجمالی از وضعیت سینما داشته باشیم. ابتدا به عنوان کارشناس این حوزه تحلیل خود را به لحاظ کمی و کیفی از سینمای پس از انقلاب بیان کنید.
سینما برای ما مانند موجودی زنده است که در بطن فرهنگ کشور قرار دارد و این فرهنگ و در پی آن سینما نیز دائم در حال تغییر است. در چنین شرایطی در چهار دهه گذشته سینما تلاش کرده با جامعه پیرامونش همخوان شود. در این میان چون سینمای کشورمان تحت تأثیر تصمیم‌گیری‌های دولتی است سینما نیز با تصمیم‌گیری‌های دولتی، همراهی می‌کند و گاهی اوقات نیز شکل دولتی به خود می‌گیرد. در مواقعی نیز به دلیل کاهش میزان سیطره دولتی، سینما به جامعه نزدیک‌تر شده است.
در چند سال اخیر سینما از آن شکلی که همیشه با جامعه داشته دور شده، حتی می‌توان گفت از فرم دولتی که گاهی به خود می‌گرفت نیز فاصله گرفته است. کمدی‌هایی که این روزها بر پرده سینماها شاهدیم خیلی بازتاب‌دهنده شرایط اجتماعی نیست و تنها نیازهای بخش سرمایه‌داری سینما را رقم می‌زنند.
نام‌گذاری‌هایی که در تقویم وجود دارد به‌خودی‌خود امری مطلوب است زیرا یادبودی از اتفاق و مناسبت رخ‌داده است. آیا این نام‌گذاری‌ها، جریان‌سازی نیز به همراه دارد یا اینکه صرفاً یک رویداد تقویمی است؟
این نام‌گذاری‌ها برای اهمیت دادن به مقوله‌ای است که نام‌گذاری پیرامون آن صورت می‌گیرد. برای همین نام‌گذاری‌ها روز سینما در حقیقت اهمیت دادن به موجودیتی به نام سینما است. در کنار این نام‌گذاری و برگزاری جشن‌ها و برنامه‌ها، باید وجه فرهنگی، هنری و اجتماعی سینما نیز مورد نظر قرار گیرد تا سینما بتواند جریان‌سازی داشته باشد.
آموزش در سینما حوزه تخصصی شما است. در کشورمان آموزشگاه‌ها و مؤسسات متعدد سینمایی داریم. در دانشگاه هنر نیز سینما تدریس می‌شود. آیا سینمایی که کم و بیش سالی صد فیلم تولید دارد به این تعداد مراکز آموزشی نیازمند است؟
آموزش همیشه به معنای حضور نیست بلکه ممکن به این دلیل باشد که سینما بهتر درک شود و بتوان تحلیل فیلم مناسبی داشت. جدا از این موضوع نبود توازن لازم بین آموزش و اشتغال را باید ناشی از یک امر دانست. در کشورمان آموزش تحت نظر وزارت علوم است. تولید و اکران را هم وزارت ارشاد انجام می‌دهد. این موضوع توانسته منجر به عدم توازنی شود که شما روی آن تأکید دارید. حرکت‌هایی در حال انجام است تا دانشگاه‌ها پیوند نزدیک‌تری با سینما داشته باشند. برای مثال به دیدارهایی که معاونت پژوهش سازمان سینمایی با مدیران گروه‌های انیمیشن دانشگاه‌ها انجام داده، اشاره می‌کنم. همچنین صحبت‌های اولیه با خانه سینما با موضوع دانشگاه‌ها و سینما در حال انجام است.
 یکی از مباحث جدی در سینما به اقتصاد هنر هفتم مربوط می‌شود. پیرامون وضعیت اقتصادی حاکم بر سینما چه نظری دارید؟
من در این حوزه تخصص لازم را ندارم و پیرامون آن باید کارشناسان اظهارنظر کنند اما تا همین اندازه می‌دانم چون قسمت عمده‌ای از سینما در اختیار بخش خصوصی است این بخش تنها به بقای خود می‌اندیشد. در این وضعیت نهادهایی که با ساخت فیلم‌هایی تلاش دارند کار فرهنگی انجام دهند ولی به‌هرحال در عرصه اقتصاد سینما رقابت را به سینمای گیشه واگذار کرده‌اند. برای مثال فیلم‌های اجتماعی و دفاع مقدسی نتوانسته‌اند فروش‌های راضی‌کننده‌ای در گیشه داشته باشند.
به مشکل حاکم بر وضعیت اقتصادی سینما تا حدودی اشاره کردید آیا راهکاری هم برای رهایی از این وضعیت وجود دارد؟
جواب این سؤال باید با پژوهش داده شود. سینمای امروزدر مسیری که باید بپیماید در مرحله توقف مانده است و نیاز به لوکوموتیوی دارد تا مجدد آن را به حرکت درآورد. برای حرکت این لوکوموتیو هم نیاز به همراهی سینماگران و سیاست‌گذاران دولتی است. البته در این میان باید ریسک هم کرد چون ممکن است برخی از آثار در گیشه فروش نداشته باشند اما باید این آزمون‌وخطا پیموده شود. بازهم متذکر می‌شوم این راهکار باید به نحوی باشد که بخش خصوصی آسیبی نبیند. این سیاست‌گذاری‌ها باید در برنامه‌های رئیس سازمان سینمایی دیده شود. برنامه‌های مورد نظر هم نباید الزاما‌ً بلندمدت باشد بلکه به‌ صورت کوتاه‌مدت هم می‌توان آن را برنامه‌ریزی و اجرا کرد.

همچنین جدولی برای اکران سال آینده در نظر گرفته شود تا همه  طیف اثری در آن مشاهده شود. برای تنوع در آثار نیز حتماً نباید دولت خود تولیدکننده باشد زیرا تجربه نشان داده این رویکرد عمدتاً به نتیجه مطلوبی منجر نشده است بلکه باید دولت به بخش خصوصی کمک کرده تا این قسمت از سینما در ژانرهای کودک، اجتماعی، دفاع مقدسی و… ورود کند.
 موضوع بعدی به میزان مخاطبان سینما برمی‌گردد. هنوز فیلم «عقاب‌ها» با 10میلیون مخاطب پرتماشاگرترین اثر سینمای ایران است البته درک می‌کنم آن دوران تنوع رسانه وجود نداشت و تنها وسیله سرگرمی مردم بعد از تلویزیون، سینما بود اما به‌هرحال ما امروز جمعیتی دو برابر دهه 60 داریم. آیا نباید انتظار شکسته شدن رکورد فیلم «عقاب‌ها» را داشته باشیم؟
شکل نمایش و اکران امروز با گذشته تغییر پیداکرده است. امروز سینماتک‌ها، کافه‌سینماها و… فیلم نشان می‌دهند. سرگرمی‌سازی نه‌تنها در ایران، بلکه در دنیا تغییر پیدا کرده است پس نمی‌توان انتظار داشت مانند گذشته شاهد صف‌های آن‌چنانی در سینما باشیم. امروز حتی در منزل هم می‌توان به واسطه ویدیوپروجکشن‌ها، فیلم‌های را با کیفیت عالی روی پرده مشاهده کرد. این موضوع را بیان کردم تا بدانید مقایسه مخاطب امروز سینما با دهه شصت کارشناسانه نیست.
 بحث پایانی به موضوع پلتفرم‌ها برمی‌گردد. این رسانه جدید که برخی از آثارش هم پربازدید هستند بخش عمده‌ای از مخاطبان سینما و تلویزیون را به خود اختصاص داده‌ است. آیا می‌توان گفت که این حوزه رقیبی خطرناک برای هنر هفتم و تلویزیون است؟
من چندان موافق این امر نیستم که تعداد مخاطب پلتفرم‌ها خیره‌کننده است چون آماری که می‌دهند نشان می‌دهد تعداد چندان بالا نیست. البته شاید گفته شود که پخش ماهواره‌ای و همچنین دانلود قاچاق باعث شده، آمار داده شده واقعی نباشد. این نکته را قبول دارم اما بازهم نمی‌توان میزان مخاطب پلتفرم‌ها را بالا دانست. نکته بعد اینکه هنوز هم وقتی آمار سریال‌های تلویزیونی داده می‌شود می‌بینیم تعداد مخاطبانش بسیار بالاتر از تماشاگران سریال‌های شبکه نمایش خانگی است. با این وجود باید این اصل را مد نظر داشته باشیم که پلتفرم‌ها، رسانه‌هایی مستقل از سینما و تلویزیون هستند و قرار نیست هر یک از این رسانه‌ها جای دیگری را بگیرد. پس اگر می‌بینیم در کشورمان این مراکز رقیب یکدیگر شده‌اند اشتباه استراتژیکی رخ‌ داده است.
گفت‌وگو از؛ داوود کنشلو