هوشمصنوعی تهدیدی برای خلاقیت یا انقلابی در صنعت هنر؟
فناوری هوشمصنوعی میتواند به عنوان ابزاری نوین در صنعت هنر، همزمان تهدیدی برای خلاقیت انسانی باشد و انقلابی در شیوههای آفرینش به وجود بیاورد. فناوری هوشمصنوعی میتواند به عنوان ابزاری نوین در صنعت هنر، همزمان تهدیدی برای خلاقیت انسانی باشد و انقلابی در شیوههای آفرینش به وجود بیاورد. به گزارش کارآفرینان موفق از برنا، هوشمصنوعی […]
فناوری هوشمصنوعی میتواند به عنوان ابزاری نوین در صنعت هنر، همزمان تهدیدی برای خلاقیت انسانی باشد و انقلابی در شیوههای آفرینش به وجود بیاورد. فناوری هوشمصنوعی میتواند به عنوان ابزاری نوین در صنعت هنر، همزمان تهدیدی برای خلاقیت انسانی باشد و انقلابی در شیوههای آفرینش به وجود بیاورد.
به گزارش کارآفرینان موفق از برنا، هوشمصنوعی به عنوان یکی از پیشرفتهترین فناوریهای حال حاضر در جهان، به سرعت در حال تغییر و تحول در صنایع مختلف است. یکی از حوزههایی که به شدت تحت تأثیر این فناوری قرار گرفته، صنعت هنر است. این تغییرات باعث نگرانی جامعه هنر شده است و آنها را با سوالاتی جدی درباره آینده خلاقیت انسانی و جایگاه هنر در دنیای دیجیتال روبهرو کرده است که آیا هوشمصنوعی تهدیدی برای خلاقیت است یا انقلابی در صنعت هنر به شمار میآید؟
هوشمصنوعی از یک سو میتواند به عنوان تهدیدی برای خلاقیت انسانی به محسوب شود چرا که با توانایی تولید آثار هنری، موسیقی و حتی ادبیات، این امکان را فراهم میآورد که ماشینها به جای هنرمندان، آفرینش کنند. این موضوع میتواند به کاهش ارزش آثار هنری انسانی منجر شود و سوالاتی درباره اصالت و هویت هنر ایجاد کند. آیا یک اثر هنری که توسط یک الگوریتم تولید شده، میتواند همانند یک اثر خلقشده توسط یک هنرمند انسانی ارزشمند باشد؟ این نگرانیها به ویژه در میان هنرمندان و خالقان محتوا احساس میشود که ممکن است با کاهش فرصتهای شغلی و درآمد مواجه شوند.
از سوی دیگر، هوشمصنوعی میتواند به عنوان یک ابزار انقلابی در صنعت هنر عمل کند. این فناوری به هنرمندان این امکان را میدهد که با استفاده از الگوریتمها و دادهها، به شیوههای نوینی از آفرینش دست یابند. این فناور میتواند به عنوان یک همکار خلاق عمل کند و به هنرمندان کمک کند تا ایدههای جدیدی را کشف کنند و به آثار خود عمق و پیچیدگی بیشتری ببخشند. به عنوان مثال، هنرمندان میتوانند از هوشمصنوعی برای تحلیل دادهها، ایجاد الگوها و حتی تولید آثار هنری استفاده کنند که به تنهایی نمیتوانستند خلق کنند.
ظهرو و بروز چنین فناوری با واکنشها و اقدامات زیادی در دنیا مواجه و منجر به یک بسیج همگانی شده تا از هنر و هنرمند در برابر هوشمصنوعی محافظت شود.
یکی از این اقدامات تصویب لایحه درباره هوشمصنوعی برای کمک به هنرمندان بود که در این راستا گوین نیوسام، فرماندار آمریکا برای حفاظت از نسخههای دیجیتال خود در محصولات صوتی و بصری در برابر هوشمصنوعی قوانینی تصویب کرد.
براساس لایحه اول که نیوسام امضا کرده قراردادها باید به طور خاص استفاده از نسخههای دیجیتالی تولید شده با هوشمصنوعی که با صدای هنرمند شباهت دارد را مشخص کنند. همچنین هرنمندان باید در مذاکرات مربوط به امضای قرارداد نماینده حرفهای داشته باشند.
لایحه دوم هم استفاده تجاری از نسخههای دیجیتال هنرمندان درگذشته در فیلمها، سریالهای تلویزیونی، بازیهای رادیویی، کتابهای صوتی، کلیپهای صوتی و … را بدون دریافت رضایت ممنوع میکند.
همچنین سنای آمریکا هم لایحه جدیدی ارائه داد که براساس آن روزنامهنگاران و هنرمندان میتوانند نحوه استفاده از تولیداتشان برای آموزش سیستمهای هوشمصنوعی را تعیین و کنترل کنند.
این لایحه باعث ایجاد بستری برای صاحبان محتوا و دادستانهای کل هر ایالت آمریکا میشود تا از نهادهایی که از محتوا سوءاستفاده کردهاند، اقدام قانونی کنند. این لایحه همچنین مؤسسه ملی استاندارد و فناوری آمریکا را ملزم میکند تا دستورالعملها و استانداردهایی را برای ثبت اطلاعات منشأ محتوا و تشخیص محتوای جعلی تدوین کند.
هدف این استانداردها، ارتقای شفافیت و تشخیص این است که آیا محتوا، توسط هوشمصنوعی تولید شده یا نه و محتوای هوشمصنوعی از کجا نشأت گرفته است.
این لایحه توسط ماریا کانتول، رئیس کمیته بازرگانی سنا و سناتورها مارشا بلکبرن و مارتین هاینریش ارائه شد. به گفته ماریا کانتول، این لایحه شفافیت مورد نیاز برای محتوای تولیدشده توسط هوشمصنوعی را ارائه میدهد.
وی در ادامه افزود: این لایحه همچنین تولیدکنندگان محتوا از جمله روزنامهنگاران، هنرمندان و موسیقیدانان را در کنترل محتوای خود مورد حمایت قرار میدهد. لایحه پیشنهادی، به دنبال هشدارهای فزاینده گروههای حامی هنرمندان و رسانهها درباره خطرات بالقوه استفاده هوشمصنوعی از آثار تولیدکنندگان بدون رضایت آنها شکل گرفته است.
پس از آمریکا ادوبی وارد میدان شد و از آن جایی که این شرکت قصد دارد اعتبار آثار هنرمندان و هوشمصنوعی را حفظ کند و افزایش دهد و هم بین محتوای اصلی و محتوایی که با هوشمصنوعی تولید شده است تفاوت قائل شود، پس به همین منظور برنامه تحتوب رایگانی را راهاندازی کرده که کاربران به کمک آن میتوانند اطلاعات سازنده اثر (مانند نام، وبسایت و لینک شبکههای اجتماعی) را به تصاویر، ویدیوها و محتوای صوتیشان اضافه کنند.
برنامه «Content Authenticity» به کاربران و محتواسازان اجازه میدهد درصورت همکاری شرکت توسعهدهنده، مانع استفاده از آثارشان در مدلهای مبتنیبر هوشمصنوعی شوند. در واقع این برنامه باعث میشود هنرمندان بهتر بتوانند از آثار خود محافظت کنند و حقوقشان را در برابر استفادههای غیرمجاز حفظ کنند.
برنامه جدید ادوبی جایی است که نشان میدهد آثار مختلف را چه کسی ساخته، چه کسانی آن را در اختیار دارند و در این فرایند از ابزارهای هوشمصنوعی استفاده شده یا خیر. این برنامه با مدلهای هوشمصنوعی Adobe Firefly و سایر برنامههای Creative Cloud مانند فتوشاپ و لایتروم کار میکند. نکته اینجاست که کاربران میتوانند این مشخصات را روی هر تصویر، ویدئو یا فایل صوتی اعمال کنند، نه فقط آنهایی که با نرمافزارهای ادوبی ساخته شدهاند.
به هر حال هنرمندان زیادی در جهان معتقدند که این فناوری پا را از گلیم خود درازتر کرده و به آن معترض هستند. تعدادی از بازیگران مشهوری مانند کوین بیکن، رزاریو داوسن و جولین مور، همراه دیگر بازیگران، نویسندگان و نوازندگان، بیانیهای را امضا و بیان کردند که استفاده غیرمجاز از محتواهای دارای حقچاپ برای آموزش مدلهای هوشمصنوعی به افرادی که این آثار خلاقانه را ساختهاند، آسیب میزند.
در متن این بیانیه آمده است: «استفاده بدون مجوز از آثار خلاقانه برای آموزش هوشمصنوعی تهدیدی بزرگ و ناعادلانه برای معیشت افراد سازنده آن آثار است و نباید چنین کاری انجام شود.»
ازجمله افراد شناختهشدهای که این بیانیه را امضا کردهاند، میتوان به تام یورک، خواننده گروه Radiohead و مکس ریشتر، آهنگساز آلمانی اشاره کرد.
تاکنون چندین متخصص و سازمان مانند News Corp و «انجمن صنعت ضبط آمریکا» بهدلیل استفاده بدون مجوز از آثار دارای حقچاپ خود از شرکتهای هوشمصنوعی برای آموزش مدلهای هوشمصنوعی شکایت کردهاند.
با این وجود شرکت متا اعلام کرد که با شرکت Blumhouse Productions، شرکت هالیوودی که پشت فیلمهای ترسناک محبوب مانند “The Purge” و “Get Out” قرارداد همکاری منعقد کرده است تا مدل جدید تولیدکننده فیلمهای ویدئویی هوشمصنوعی خود را آزمایش کند.
این اعلامیه پس از آن منتشر شد که متا Movie Gen را معرفی کرد، که به گفته آن میتواند فیلمهای ویدئویی و صوتی واقعگرایانه را در پاسخ به درخواستهای کاربران ایجاد کند.
جیسون بلوم، مدیرعامل این شرکت هالیوودی در بیانیهای گفت که هنرمندان همچنان عنصر اصلی و خون در حال جریان صنعت سینما هستند و بهکارگیری این فناوری نوآورانه فقط میتواند در روایتگری به آنها کمک کند.
متا با این همکاری نشان داد که هدف آن همکاری با صنایع خلاق است و استدلال کرده است که آموزش هوشمصنوعی آن توسط نظریه کپی رایت استفاده عادلانه محافظت میشود.
با این حال، متا و سایر شرکتهای فناوری نشان دادند که مایل به پرداخت هزینه برای انواع خاصی از محتوا برای هوشمصنوعی هستند.
نکته عجیب میان این همه تلاش برای محافظت از هنرمندان اقدام ۲ شرکت اپنایآی و مایکروسافت است، این ۲ شرکت به تازگی اعلام کردند که ۱۰ میلیون دلار کمک مالی برای روزنامهنگاری مبتنی بر هوشمصنوعی هزینه میکنند.
۲ شرکت اپنایآی و مایکروسافت در حال تأمین پروژههایی برای ورود بیشتر ابزارهای هوشمصنوعی به اتاقهای خبر هستند. این دو شرکت تا ۱۰ میلیون دلار کمک مالی به رسانههای عمومی شیکاگو، نیوزدی و … اعطا خواهند کرد.
هر یک از این نشریات یک همکار هوشمصنوعی به مدت دو سال استخدام خواهند کرد تا پروژههایی برای پیادهسازی این فناوری و بهبود پایداری کسبوکار توسعه دهند. انتظار میرود سه رسانه دیگر در دور دوم کمکهای مالی دریافت کنند.
اپنایآی و مایکروسافت هر یک ۲.۵ میلیون دلار تأمین مالی مستقیم و همچنین ۲.۵ میلیون دلار اعتبار نرمافزاری و شرکتی را ارائه میدهند. مؤسسه لنفست روزنامهنگاری در این پروژه با اپنایآی و مایکروسافت همکاری میکند و امروز این خبر را اعلام کرد.
تا به امروز، روابط بین روزنامهنگاری و هوشمصنوعی عمدتا از مشکوک تا حقوقی بوده است. اپنایآی و مایکروسافت توسط مرکز گزارشگری تحقیقی، نیویورک تایمز، اینترسپت، راو استوری و آلترنت مورد شکایت قرار گرفتهاند.
برخی نشریات چت جیپیتی را به سرقت ادبی مقالات خود متهم کردهاند و دیگر شکایات مربوط به جمعآوری محتوای وب برای آموزش مدلهای هوشمصنوعی بدون اجازه یا جبران خسارت بوده است و سایر رسانهها تصمیم به مذاکره گرفتهاند.
به هر حال به نظر میرسد که آینده هنر در دنیای هوشمصنوعی به تعامل بین انسان و ماشین بستگی دارد که آیا هنرمندان میتوانند از این فناوری به عنوان ابزاری برای تقویت خلاقیت خود استفاده کنند یا این که هوشمصنوعی به تهدیدی جدی برای آفرینش انسانی تبدیل خواهد شد؟ به نظر میرسد که پاسخ به این سوالات نیازمند زمان و بررسیهای عمیقتری باشد. در هر صورت، هوشمصنوعی به عنوان یک عامل تغییر در صنعت هنر، ما را به تفکر درباره آینده خلاقیت و هویت هنر وادار میکند و همه چیز به رفتار افراد در مواجهه به آن وابسته است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0