نقش رسانه‌های جمعی در مدیریت افکار عمومی در شرایط بحران:

از اطلاع‌رسانی تا اقناع

چکیده: به گزارش پایگاه خبری کارآفرینان موفق ، رسانه‌های جمعی، به‌ویژه در عصر دیجیتال، یکی از اصلی‌ترین بازیگران در مدیریت افکار عمومی در شرایط بحران هستند. بحران‌های طبیعی، بهداشتی و امنیتی، نیاز جامعه به دریافت اطلاعات فوری و دقیق را افزایش می‌دهند. این مقاله با تمرکز بر نقش رسانه‌ها در بحران، به بررسی ابعاد اطلاع‌رسانی، […]

چکیده:

به گزارش پایگاه خبری کارآفرینان موفق ، رسانه‌های جمعی، به‌ویژه در عصر دیجیتال، یکی از اصلی‌ترین بازیگران در مدیریت افکار عمومی در شرایط بحران هستند. بحران‌های طبیعی، بهداشتی و امنیتی، نیاز جامعه به دریافت اطلاعات فوری و دقیق را افزایش می‌دهند. این مقاله با تمرکز بر نقش رسانه‌ها در بحران، به بررسی ابعاد اطلاع‌رسانی، اقناع و مقابله با اخبار جعلی پرداخته و بر اهمیت ارتقای سواد رسانه‌ای تأکید می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که رسانه‌ها در صورت مدیریت حرفه‌ای می‌توانند ضمن کاهش اضطراب و تقویت مشارکت اجتماعی، مانع از گسترش شایعات و بی‌اعتمادی شوند. در پایان، راهکارهایی عملی برای بهبود عملکرد رسانه‌ها در شرایط بحرانی ارائه شده است.

مقدمه

رسانه‌های جمعی در دنیای امروز نه‌تنها ابزار انتقال پیام، بلکه عامل شکل‌دهی افکار عمومی‌اند. در شرایط بحران ــ اعم از بحران‌های طبیعی مانند زلزله، بحران‌های بهداشتی مانند همه‌گیری کووید-19، و بحران‌های امنیتی مانند جنگ و ناامنی ــ نقش رسانه‌ها برجسته‌تر می‌شود. جامعه در این لحظات حساس با موجی از اضطراب و سردرگمی مواجه است و به اطلاعات صحیح و به‌موقع نیاز دارد. از این رو، رسانه‌ها باید به‌عنوان واسطه‌ای مطمئن بین نهادهای رسمی و شهروندان عمل کنند.

 

اطلاع‌رسانی در شرایط بحران

اطلاع‌رسانی شفاف و سریع، نخستین وظیفه رسانه‌ها در شرایط بحرانی است. رسانه‌ها با انتشار اخبار به‌روز، دستورالعمل‌های ایمنی و توصیه‌های کارشناسان، زمینه تصمیم‌گیری آگاهانه را برای شهروندان فراهم می‌کنند. تجربه زلزله بم (1382) و همه‌گیری کووید-19 نشان داد که کمبود اطلاع‌رسانی شفاف می‌تواند به شایعات و افزایش اضطراب دامن بزند. بنابراین، دقت، سرعت و صداقت سه رکن اساسی اطلاع‌رسانی بحران هستند.

 

اقناع و مدیریت رفتار عمومی

اطلاع‌رسانی صرف کافی نیست؛ رسانه‌ها باید به مرحله اقناع افکار عمومی نیز برسند. اقناع به معنای ایجاد اعتماد و همراهی شهروندان برای رعایت دستورالعمل‌هاست. استفاده از زبان ساده، پیام‌های تکرارشونده، حضور چهره‌های مورد اعتماد (پزشکان، اساتید، رهبران اجتماعی) و بهره‌گیری از روایت‌گری می‌تواند میزان پذیرش پیام‌ها را افزایش دهد. نمونه بارز این مسئله، کمپین‌های موفق واکسیناسیون کرونا بود که با ترکیب آمار، داستان‌های انسانی و حضور متخصصان معتبر، توانستند بخشی از جامعه را برای واکسیناسیون اقناع کنند.

 

چالش‌ها و تهدیدها

 

رسانه‌ها در بحران‌ها با تهدیدات متعددی مواجه‌اند:

انتشار اخبار جعلی و شایعات به‌ویژه در شبکه‌های اجتماعی.

بزرگ‌نمایی بحران برای جذب مخاطب و ایجاد هراس اجتماعی.

عدم هماهنگی رسانه‌های رسمی با منابع معتبر علمی و نهادهای دولتی.

در این میان، افزایش سواد رسانه‌ای شهروندان اهمیت ویژه‌ای دارد. آموزش مهارت تشخیص اخبار معتبر از جعلی، تقویت تفکر انتقادی و استفاده از رسانه‌های قابل اعتماد، می‌تواند سپری در برابر جنگ روانی و اطلاعات نادرست باشد.

 

فرصت‌ها و ظرفیت‌ها

در کنار تهدیدها، رسانه‌ها ظرفیت‌های مهمی نیز دارند:

استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای اطلاع‌رسانی سریع و گسترده.

امکان روایت‌گری چندرسانه‌ای (تصویر، ویدئو، اینفوگرافیک) برای انتقال بهتر پیام‌ها.

ایجاد کمپین‌های همبستگی اجتماعی که می‌تواند مشارکت عمومی را در کمک‌رسانی و رعایت توصیه‌ها افزایش دهد.

 

نتیجه‌گیری و پیشنهادها

رسانه‌های جمعی در شرایط بحران، علاوه بر انتقال اطلاعات، مسئولیت سنگین اقناع و مدیریت افکار عمومی را بر عهده دارند. برای ایفای بهتر این نقش پیشنهاد می‌شود:

ایجاد اتاق‌های خبر بحران با حضور متخصصان علوم ارتباطات، روانشناسی و مدیریت بحران.

توسعه چارچوب‌های اخلاق رسانه‌ای برای جلوگیری از انتشار اخبار هیجانی و غیرمستند.

آموزش سواد رسانه‌ای عمومی از طریق مدارس، دانشگاه‌ها و کمپین‌های ملی.

تقویت همکاری میان رسانه‌های رسمی و نهادهای تخصصی برای کاهش اخبار متناقض.

در نهایت، رسانه می‌تواند یا تسکین‌دهنده بحران باشد یا تشدیدکننده آن؛ و این تفاوت، به میزان مسئولیت‌پذیری رسانه و آگاهی جامعه بستگی دارد