نسل Z و دانشگاههایی که هنوز در دهههای گذشتهاند
سالنهای فرهنگی دانشگاهها این روزها خالیتر از همیشهاند و دانشجویان نسل Z برنامههای قدیمی و سخنرانیمحور را نمیپسندند. آنها دنبال تجربههای کوتاه، تعاملی و مشارکت واقعی هستند و تا زمانی که دانشگاهها مدل برنامهریزی خود را بازنگری نکنند، شور و نشاط فرهنگی به دانشگاه بازنخواهد گشت. به گزارش بازارکار، بعد از گذشت دوماه از آغاز […]
سالنهای فرهنگی دانشگاهها این روزها خالیتر از همیشهاند و دانشجویان نسل Z برنامههای قدیمی و سخنرانیمحور را نمیپسندند. آنها دنبال تجربههای کوتاه، تعاملی و مشارکت واقعی هستند و تا زمانی که دانشگاهها مدل برنامهریزی خود را بازنگری نکنند، شور و نشاط فرهنگی به دانشگاه بازنخواهد گشت.
به گزارش بازارکار، بعد از گذشت دوماه از آغاز نیمسال جدید تحصیلی، فضای فرهنگی دانشگاهها با تغییرات و چالشهای قابل توجهی روبهرو شده است. سالنهای برگزاری برنامههای فرهنگی در بسیاری از دانشگاهها خلوتتر از همیشهاند، نشستهای ادبی و هنری کمتر از ظرفیت برگزار میشوند و جلسات برخی تشکلها بیشتر شبیه کارگاههای خصوصیاند تا فعالیت جمعی.
این وضعیت در حالی است که دانشگاهها سالهاست تلاش میکنند نسل جدید، بهویژه نسل Z، را به مشارکت فرهنگی بازگردانند؛ نسلی که نهتنها سلیقه متفاوتی دارد، بلکه ترجیح میدهد فعالیتهایش کوتاهتر، تعاملیتر و بدون فضای رسمی و سنگین باشد. با این حال، مدلهای فرهنگی قدیمی همچنان در بسیاری از دانشگاهها تکرار میشود و باعث شده سالنهای برنامهها خالی بماند و تشکلها با افت چشمگیر مشارکت روبهرو شوند.
شنیدهها از دانشگاهها نشان میدهد که بسیاری از دانشجویان از برنامههای فعلی رضایت ندارند. یکی از دانشجویان کارشناسی رشته علوم اجتماعی میگوید: واقعاً برنامهها برام جذاب نیست. انگار فقط اسمش فرهنگیه، ولی محتواش تکراریه. ما چیز جدید میخوایم، چیزی که حس کنیم برای نسل ما طراحی شده نه برای دانشجوهای دهه هفتاد. دانشجویی از دانشکده هنر نیز اشاره میکند که برای ما مهمه که توی برنامه دیده بشویم، مشارکت کنیم و حرف بزنیم. ولی اکثر برنامهها یکطرفهست؛ فقط سخنرانی، بدون تعامل. خب معلومه کسی نمیاد.
بررسیها نشان میدهد که کاهش مشارکت دانشجویان در برنامههای فرهنگی ریشه در چند عامل اساسی دارد. نخست، بسیاری از برنامهها برای نسل Z طراحی نشدهاند و به دلیل طولانی بودن، یکطرفه بودن و تکراری بودن، انگیزه دانشجویان برای حضور کاهش یافته است.
دوم، نبود حس تعلق و فرصت نقشآفرینی دانشجو باعث شده که بسیاری از آنان خود را صرفاً مهمان برنامه ببینند و احساس ارزشمندی نکنند؛ در حالی که وقتی دانشجو بتواند در تصمیمگیری و اجرا مشارکت داشته باشد، انگیزه حضور بهطور طبیعی افزایش مییابد.
سوم، سرد شدن فضای فعالیتهای جمعی، فشار درسی و نبود خروجی ملموس از برنامهها دانشجویان را از حضور در فعالیتها بازمیدارد.
در این زمینه، وحید شالچی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، نیز با تأکید بر کمبود جدی بودجه فرهنگی دانشگاهها گفت: اگر بخواهیم دو یا سه چالش اصلی حوزه فرهنگی دانشگاه را نام ببریم، نخستین و مهمترین آن کمبود منابع است. چند میلیون دانشجو و صدها هزار فعال فرهنگی داریم، اما منابع اختصاصیافته به این حوزه متناسب با مأموریتها نیست. برآورد ما این است که سهم حوزه فرهنگ کمتر از ماهی ۱۰۰ هزار تومان برای هر دانشجوست؛ درحالیکه حتی هزینه یک وعده غذای دانشجویی از این رقم بیشتر است.
وی افزود: در اسناد بالادستی، دانشگاهها وظایف فرهنگی مشخصی دارند، اما منابع فعلی هیچ تناسبی با این مأموریتها ندارد و در شرایط بحران اقتصادی بیشترین آسیب به فرهنگ و پژوهش وارد میشود، زیرا بخشهای هزینهبر اما ضروری مانند دستمزد، تغذیه و خوابگاه قابل کاهش نیستند.
شالچی با اشاره به تلاش دانشگاهها برای حفظ نشاط فرهنگی گفت: با وجود تمام تنگناها، مدیران فرهنگی و دانشجویان فعالانه کار میکنند و صحنه فرهنگی دانشگاه روزبهروز پویاتر شده است و اگر منابع تقویت شود، امکان چندبرابر شدن فعالیتها وجود دارد.
در کنار این مسائل، سید محمد علوی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تربیتمدرس، درباره اهمیت نقش نسل جوان در تحولات اجتماعی و فرهنگی کشور تأکید کرد: نسل جدید در معرض شکلهای جدی جنگ نرم و جنگ شناختی قرار دارد.
وی با اشاره به تلاش دشمن برای تغییر ارزشها گفت: استکبار تلاش میکند ارزشها را ضد ارزش و ضد ارزشها را ارزش جلوه دهد، زیرا به این نتیجه رسیده که نیروی جوان میتواند کشور را در عرصههای علمی، سیاسی و فرهنگی پیش ببرد و بنابراین تلاش میکند آنها را از مولفههای انقلابی خود دور کند.
علوی همچنین درباره چرایی کاهش مشارکت دانشجویان در برنامههای فرهنگی بیان کرد: دانشجویان وقتی احساس کنند نظرشان شنیده میشود و در چرخه تصمیمسازی نقش دارند، انگیزه حضور پیدا میکنند.
وی افزود: وقتی سازوکاری تعریف شود که ایده دانشجو از مرحله نظر به مرحله عمل برسد و آن بروکراسی پیچیده کم شود، فرد احساس ارزشمندی و تأثیرگذاری میکند و همین امر باعث میشود خودبهخود کنار یک مجموعه دغدغهمند قرار بگیرد. در این حالت دیگر لازم نیست ما به دنبال جذب اجباری باشیم؛ جذب خودبهخود اتفاق میافتد.
علوی راهبرد بسیج دانشجویی تربیتمدرس برای افزایش مشارکت را ارائه برنامههایی دانست که گفتوگو، تعامل و ایدهپردازی را به عمل تبدیل کند و فرصت نقشآفرینی واقعی برای دانشجویان فراهم آورد.
وی همچنین درباره کمبود بودجه فرهنگی گفت: بسیاری از مسائل اقتصادی و اجتماعی ریشه فرهنگی دارند و اگر سیاستگذاران نقش فرهنگ در امنیت، اقتصاد و اجتماع را بشناسند، قطعاً نسبت به حمایت مالی مقاومت نخواهند کرد. وی تأکید کرد که برگزاری دورهها و کارگاههایی برای افزایش فهم اهمیت فرهنگ میتواند مدیران دانشگاه را برای حمایت مالی پیشقدم کند.
در کنار بررسی علل کاهش مشارکت، شنیدهها از دانشگاهها نشان میدهد که دانشجویان انتظار مشخصی از برنامههای فرهنگی دارند. آنها میخواهند برنامهها کوتاه، جذاب، خلاق و فرصتمحور باشد و امکان گفتوگوی آزاد و مشارکت فعال فراهم شود.
نسل Z به تجربههای ملموس و نقشآفرینی اهمیت میدهد و حضور در برنامهها تنها وقتی جذاب است که دانشجو بتواند بخشی از آن باشد و احساس کند حضورش واقعاً ارزشمند است. فضای صمیمی و غیررسمی، موضوعات بهروز و متناسب با دغدغههای نسل جدید، و اجتناب از مدل سخنرانیمحور، از دیگر ویژگیهایی است که دانشجویان برای برنامههای فرهنگی مطلوب مدنظر دارند.
واقعیت این است که نسل Z را نمیتوان با مدلهای قدیمی صدا کرد. نسل امروز با دنیایی متفاوت رشد کرده و تعامل، تنوع، خلاقیت و مشارکت را اصل میداند، نه سخنرانیهای پشتسرهم و برنامههای تشریفاتی. تا زمانی که مدل برنامهریزی تغییر نکند، سالنهای فرهنگی همچنان خلوت خواهند ماند و تشکلها برای جذب اعضا باید تلاش بیشتری انجام دهند. دانشجویان اکنون به تجربههای ملموس، فرصتهای نوآورانه و مشارکت واقعی نیاز دارند و تنها برنامههایی که این نیازها را پاسخ دهند میتوانند شور و نشاط دانشگاهی را دوباره به فضای دانشگاه بازگردانند.
در نهایت، خلوتی سالنهای فرهنگی و کاهش مشارکت دانشجویان نشانهای از فاصله میان نسل جدید و مدلهای سنتی برنامهریزی فرهنگی است. دانشگاهها برای حفظ پویایی فعالیتهای فرهنگی و تشکیلاتی باید به بازطراحی برنامهها، ایجاد فرصتهای نقشآفرینی، کوتاه و جذاب کردن برنامهها و حمایت مالی از فعالیتهای فرهنگی توجه ویژه داشته باشند. تنها با اتخاذ این رویکرد است که فعالیتهای فرهنگی میتوانند به موتور نشاط دانشگاهی تبدیل شوند و جایگاه واقعی خود را در زندگی دانشجویان پیدا کنند.
انتهای پیام/

















ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0